سردار یادت جاودان و روحت شاد
فضای مجازی در کلام رهبری
رفقا غفلت کنید تمومه...
احکام آموزش رانندگی به زن توسط نامحرم
میلاد یگانه دخت نبی مکرم اسلام صلوات الله علیه مبارک باد
سردار خطاب به علما و مراجع معظم: حضرت آیت الله خامنه ای را مظلوم و تنها می بینم او نیازمند همراهی شماست... وای بر ما
مهمترین محورهایی از وصیت نامه شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی
فرازی از وصبتنامه سردار دلها؛ علما به گوش باشیم... سردا گفتند یربازتان دید که اگر نظام آسیب ببیند
کتاب آینده انقلاب اسلامی ایران از شهید مطهری
احکام شرعی انتخابات
#من_انقلابیم
#من_انقلابیم
#من_انقلابیم
#من_انقلابیم
#من_انقلابیم
#من_انقلابیم
#من_انقلابیم
# من انقلابیم
# من انقلابیم
یا حضرت زهرا ...
یا حضرت زهرا ...
تو قنوتای نمازت ... تو نمازای نشستت... برا خادمات دعا کن ...
فرا رسیدن ایام شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) بر همه شما عزیزان تسلیت باد.
چقدر این جمعه جای حاج قاسم در نماز خالیست ...
الله اکبر
بسم الله القاصم الجبارین
عزیزان چشم و گوشهایمان را باز کنیم در غم سردار رشیدمان غصه ها و غبطه ها خوردیم، غصه ها برای از دست دادن چنین ذخیره ی چهل ساله ی انقلاب و غبطه ها برای اینکه ما در کجا سیر میکردیم و سردار کجا، راستی چگونه میشود یک انسان به این درجه از عزت و اخلاص برسد، آنهایی که قبلا شبهه مینداختن و میگفتن اهل بیت مقامشان به نحوی جبری است خدا بهشون داده این عدالت نیست و … هزاران اراجیف دیگر که در این چند سال اخیر دشمن به خورد مسلمانان میداد و عرفانهای نوظهوری به راه انداخته بود، حال جوابش در عظمت و عزت و اقتدار سردار رشیدمان چیست؟ واقعا بی شک مات و مبهوت مانده اند و با خود حتما مرور میکنند مگر میشود انسان اینقدر به عظمت و عزت برسد و با شهادتش با عظمتر شود… راستی آنها که به اصول دین ما اعتقاد ندارند بنظرتان چگونه پاسخ میدهند که عظمت این انسان به کجا میرود، آیا چنین انسانی با زیر خاک رفتن طبق مغز نفهم آنها تمام میشود…
و اما ممنونیم از سردارمان که خوب تلنگری بهمان زد که جا نمانیم هنوز یک فرصت دیگر باقیست تا خود را آماده کنیم برای آمدن مهدی زهرا، خدا کند آن روز که صاحب الزمان میاید دیگر اینقدر غبطه ی غفلت هایمان را نخوریم بیدار شویم …
خوردن مویز
انسانیت
اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن
حد ضرورت رعایت قبله در نماز
مانعی بر سجده
رقص زن در عروسی
سلام دادن به امام حسین در نماز
برداشتن ابرو برای مردان
رطوبت باقیمانده در دست
کمک به گدایانی که استحقاق آنها روشن نیست
فرمان جهاد فرهنگی
توجه!!!
رفقا غفلت کنید تمومه...
یک چاقوی دو دم و خطرناک
قتلگاه جوانان
رئیس فضای مجازی
حجاب و عفاف
[دانستنی های حجاب - حجاب در قرآن - صفحه۵]
حجاب و عفت
دو واژه ی «حجاب» و «عفت» در اصل معنای منع و امتناع مشترک اند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب مربوط به ظاهر است، ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگیهای عمومی انسان است؛ بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است؛ بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیش تر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه ی باطنی و درونی عفت، تأثیر بیش تری دارد؛ و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیش تر باشد باعث حجاب و پوشش ظاهری بیش تر و بهتر در مواجهه با نامحرم میگردد.
حجاب رفتاری
[دانستنی های حجاب - حجاب در قرآن - صفحه۴]
حجاب رفتاری
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونه ای راه نروند که با نشان دادن زینتهای خود باعث جلب توجه نامحرم شوند
وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ
(نور؛ ۳۱)
و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.
حجاب در قرآن
[دانستنی های حجاب - حجاب در قرآن - صفحه۲]
حجاب در قرآن
در قرآن مجید بیش از ده آیه در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرم وجود دارد.
یکی از این آیات، آیه ۵۹ سوره احزاب است:
«یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساءالمومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین و کان الله غفورا رحیما»
(ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مومنین بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند. و خداوند بخشنده مهربان است. )
جلاب به معنای یک پوشش سراسری است؛ یعنی زن باید همه اندامش پوشیده باشد تا همچون گلی لطیف از دسترس هوسرانان مصون و محفوظ باشد.
در سوره نور آیه ۳۱ نیز مفصلا در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان سخن به میان آمده است.
آنجا که خواب از مناجات بهتر است...
[یکصد و چهارده نکته در باره نماز - ۷- آنجا که خواب از مناجات بهتر است - صفحه ۸]
- آنجا که خواب از مناجات بهتر است
یکصد و چهارده نکته درباره نماز » آنجا که خواب از مناجات بهتر است
روزی رسول اکرم صلی الله علیه وآله نماز صبح را با جماعت خواندند، ولی دیدند امروز علی علیه السلام به مسجد نیامده است. حضرت، در خانه علی رفتند و پرسیدند چرا او در جماعت شرکت نکرده است؟!
فاطمه علیها السلام گفت: علی دیشب تا صبح مناجات داشت و صبح از خستگی نمازش را در منزل خواند.
حضرت فرمود: به او بگوئید به جای مناجات طولانی مقداری بخوابد ولی نماز جماعت صبح را از دست ندهد.
آری، خوابی که مقدّمه جماعت باشد، بهتر از مناجاتی است که حال جماعت را از بین ببرد.
نماز اول وقت وسط جنگ
[یکصد و چهارده نکته در باره نماز - ۶- نماز اوّل وقت وسط جنگ - صفحه ۷]
نماز اوّل وقت وسط جنگ
یکصد و چهارده نکته درباره نماز » نماز اوّل وقت وسط جنگ
ابن عباس میدید که حضرت علی علیه السلام گاهی در وسط جنگ به آسمان نگاه میکند.
جلو آمد و پرسید: چرا به آسمان نگاه میکنید؟
حضرت فرمود: برای اینکه نماز اوّل وقت از دستم نرود.
گفت: الآن شما در حال جنگ هستید. حضرت فرمود:
از نماز اوّل وقت نباید غفلت شود، حتّی در میدان جنگ.
ترک جلسه بخاطر نماز
[یکصد و چهارده نکته در باره نماز - ۵- ترک جلسه به خاطر نماز]
ترک جلسه به خاطر نماز
یکصد و چهارده نکته درباره نماز » ترک جلسه به خاطر نماز
یکی از ادیانی که نامشان در قرآن آمده، «صابئین» هستند که به حضرت یحیی گرایش دارند وبرای ستارگان تأثیری قائلند. نماز و مراسم ویژه ای دارند و هنوز در خوزستان گروهی از آنان هستند.
این فرقه، رهبری دانشمند ولی مغرور داشتند که بارها با امام رضاعلیه السلام گفتگو کرد، ولی زیر بار نمی رفت.
در یکی از جلسات، امام رضا علیه السلام استدلالی کرد که او تسلیم شد و گفت: اکنون روح من نرم شده حاضرم مکتب تو را بپذیرم، ناگهان صدای اذان بلند شد، امام رضاعلیه السلام جلسه را ترک کرد، مردم گفتند: فرصت حساسی است، چنین فرصتی پیش نمی آید، امام فرمود: اوّل نماز!
او که این تعهّد را از امام دید، علاقه اش بیشتر شد. بعد از نماز گفتگویش را تکمیل کرد و ایمان آورد.
نماز و هجرت
[یکصد و چهارده نکته در باره نماز - ۴- نماز و هجرت]- نماز و هجرت
یکصد و چهارده نکته درباره نماز » نماز و هجرت
حضرت ابراهیم میگوید:
خداوندا! ذریّه خودم را در منطقه خشک و بی آب و گیاه قرار دادم، پروردگارا! برای اقامه نماز. «ربّنا انّی اسکنت من ذریّتی بواد غیر ذی زرع ربّنا لیقیمواالصلوة» [۱]
آری، ابراهیم برای اقامه نماز به مکه آمد، تا کعبه را به عنوان قبله نمازگزاران تجدید بنا کند، و سپس مردم را به حج دعوت نمود، گویا نماز به سوی کعبه، بیش از طواف به دور کعبه، در نظر ابراهیم جلوه کرده است!
۵-
———-
[۱]: ۶) ابراهیم، ۳۷.
... رفع قارچ سر...
چوب درخت مسواک...
حق پاهایت بر تو ...
کفش زرد...
اگر دوست داری که ...
زیاد یاد مرگ کنید...
خانم ها تو خونه ...
حکم فروش جهیزیه توسط شوهر
نگاه نامحرمان به عروس...
سینه خردمند صندوق راز اوست...
نخوردن شام باعث لاغری نمیشود...
حکمت 1 نهج البلاغه
حکمت 4 نهج البلاغه
وفات خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها تسلیت باد
ارتباط تلفنی ...
شتر دو ساله ...
ناتوانی آفت ...
نماز پرتنوع ترین عبادت است
[یکصد و چهارده نکته در باره نماز - ۳- نماز پر تنوّع ترین عبادت است - صفحه ۶]
۳- نماز پر تنوّع ترین عبادت است
یکصد و چهارده نکته درباره نماز » نماز پر تنوّع ترین عبادت است
اگر جهاد وحج چند نوع است، ولی نماز صدها نوع است.
با یک نگاه ساده به کتاب مفاتیح الجنان علاّمه محدّث حاج شیخ عباس قمی، میتوان انواع نمازهای مستحبّی را که برای مکان و زمانهای خاص وارد شده است، مرور نمود که البتّه در یک کتاب مستقل به نام «نمازهای مستحبّی» جمع آوری و عرضه گردیده است.
نماز در راس همه عبادات است
[یکصد و چهارده نکته در باره نماز - ۲- نماز در رأس همه عبادات است - صفحه ۶]
۲- نماز در رأس همه عبادات است
یکصد و چهارده نکته درباره نماز » نماز در رأس همه عبادات است
در ایام ویژه مثل شب قدر، اعیاد اسلامی، و هر شب و روزی که دارای فضلیت و ارزشی است و برای آن دعا و مراسمی مخصوص وارد شده است، مثل شب مبعث، شب میلاد پیامبر، شب جمعه، معمولاً نمازهای مخصوصی هم وارد شده است. شاید نتوان ایّام مقدّسی را پیدا کرد که در آن برنامه نماز نباشد.
عبادتی به اندازه نمار تبلیغات ندارد
[یکصد و چهارده نکته در باره نماز - ۱- عبادتی به اندازه نماز تبلیغات ندارد - صفحه ۶]
۱- عبادتی به اندازه نماز تبلیغات ندارد
یکصد و چهارده نکته درباره نماز » عبادتی به اندازه نماز تبلیغات ندارد
در هر شبانه روز پنج نماز واجب داریم ودر هرنمازی سفارش به اذان واقامه شده است. در این دو ندای آسمانی جمعاً:
بیست مرتبه «حیّ علی الصلوة»
بیست مرتبه «حیّ علی الفلاح»
بیست مرتبه «حیّ علی خیرالعمل»
و ده مرتبه «قد قامت الصّلوة» میگوئیم.
با توجّه به اینکه مراد از «فلاح» و «خیرالعمل» در اذان همان نماز است، هر مسلمانی در هر شبانه روز هفتاد مرتبه با کلمه «حیّ» به خود و دیگران، تلقین شتاب به سوی نماز میکند و برای انجام هیچ عبادتی این همه هیاهو و تشویق وارد نشده است. به خصوص که سفارش شده اذان را بلند بگوئید و با صدای زیبا بگوئید.
اذان، شکستن سکوت است، اذان، یک دوره ایدئولوژی و تفکّرات ناب اسلامی است،
اذان، سرود مذهبی است با عباراتی کوتاه و پرمحتوا،
اذان، هشدار به غافلان است، اذان، نشانه باز بودن جوّ مذهبی است و اذان، نشانه حیات معنوی است.
باور به یاری و نصرت خداوند
[سبک زندگی اسلامی براساس تفسیر نور - باور به یاری و نصرت خداوند - صفحه ۱۹]
باور به یاری و نصرت خداوند
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ
ای کسانی که ایمان آورده اید! اگر خدا را یاری کنید، شما را یاری میکند و گام هایتان را استوار میسازد. [۱]
نکته ها:
انسان، موجودی محدود است و نصرت و یاری او از راه خدا نیز محدود؛ ولی خداوند بی نهایت و نصرت او برخاسته از قدرت نامحدود است.
خداوند چند چیز را در گرو چند چیز بر خود لازم کرده است:
- توجّه و یادکردش را در گرو یادکرد انسان. «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ»
- نصرت ویاریش را در گرو یاری انسان. «إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ یَنْصُرْکُمْ»
- برکت و ازدیاد را در گرو سپاسگزاری انسان. «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ»
- وفای به عهدش را در گرو وفاداری انسان. «أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ»
حضرت علی علیه السلام میفرماید: خداوند از روی خواری و ناچاری از شما یاری نمی خواهد… او از شما یاری خواسته در حالی که خود عزیز و حکیم است و سپاهیان آسمانها و زمین به فرمان او هستند. نصرت خواهی و استقراض الهی برای آن است که شما را بیازماید و بهترین عامل به نیکیها را مشخص سازد. [۲]
پیام ها:
۱- لازمه ایمان، اقدام عملی در جهت نشر و گسترش دین الهی (با فکر، زبان و عمل) است. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ… » (جهاد یکی از مصادیق است)
۲- دریافت الطاف الهی، بستگی به تلاش ما دارد. «إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ یَنْصُرْکُمْ» (انتظار نصرت خداوند بدون تلاش و کوشش، توقّعی نابجاست. )
۳- در میان امدادهای الهی، ثابت قدم بودن، برجسته ترین آنهاست. (بعد از نصرت الهی نام پایداری آمده است. ) «یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ
أَقْدامَکُمْ»
۴- پاداشهای الهی بیش از عملکرد ما است. «إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ… »
———-
[۱]: (محمد، ۷)
[۲]: نهج البلاغه، خطبه ۱۸۳.
باور به قدرت خدا و توکل بر او
[سبک زندگی اسلامی براساس تفسیر نور - باور به قدرت خدا و توکل بر او - صفحه ۱۶]
باور به قدرت خدا و توکل بر او
… وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْ ءٍ قَدْراً
[۱]
و هر کس بر خدا توکل کند، او برایش کافی است. همانا خداوند کار خود را محقق میسازد. همانا خداوند برای هر چیز اندازه ای قرار داده است.
پیام ها:
۱- برای تأمین زندگی امروز، تقوا: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ… یَرْزُقْهُ» و برای آینده، توکل لازم است. «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»
۲- بدون لطف خداوند، هیچ عامل دیگری کارآمد و کافی نیست. «فَهُوَ حَسْبُهُ»
۳- در اراده و خواست تمام افراد و حکومت ها، احتمال شکست و ناکارآمدی و بن بست وجود دارد. تنها امری که شکست در آن راه ندارد، خواست و اراده خداوند است. «إِنَّ اللهَ بالِغُ أَمْرِهِ»
۴- دلیل توکل ما، قدرت بی نهایت الهی است. «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ… إِنَّ اللهَ
بالِغُ أَمْرِهِ»
۵- معنای توکل و قدرت خداوند آن نیست که انسان به همه خواستههای خود میرسد، زیرا تمام امور هستی قانونمند است و حساب و کتاب دارد. «وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْ ءٍ قَدْراً»
قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ (آل عمران، ۲۶)
بگو: خداوندا! تو صاحب فرمان و سلطنتی. به هر کس (طبق مصلحت و حکمت خود) بخواهی حکومت میدهی و از هر کس بخواهی حکومت را میگیری و هر که را بخواهی عزّت میبخشی و هر که را بخواهی ذلیل مینمایی، همه خیرها تنها به دست توست. همانا تو بر هر چیز توانایی.
نکته ها:
گروهی از مفسّران، نزول آیه را در موقع حفر خندق دانسته اند. آن زمان که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم کلنگ را بر سنگ زد و از آن جرقه ای برخاست، فرمود: من در این جرقهها فتح کاخهای مدائن ویمن را از جبرئیل دریافت کردم. منافقان با شنیدن این سخن، لبخند تمسخر میزدند که این آیه نازل شد.
عزّت و ذلّت از جانب خدا، طبق قوانین و سنّت اوست و بدون جهت و دلیل خداوند کسی را عزیز یا ذلیل نمی سازد. در روایات میخوانیم: هرکس برای خدا تواضع و فروتنی کند، خداوند او را عزیز میکند و هرکس تکبّر نماید، خدا او را ذلیل میگرداند. [۱]
قرآن از کسانی که از غیر خدا عزّت میخواهند به شدّت انتقاد کرده و میفرماید: «أیبتغون عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلهِ جَمِیعاً» بنابراین عزّت و ذلّت از خداست، ولی ایجاد زمینههای آن به دست خودماست.
پیام ها:
۱- مالک واقعی تمامی حکومتها خداست. مُلک برای غیر خدا، موقّتی و محدود است. «مالِکَ الْمُلْکِ» اکنون که مالک اوست پس
دیگران امانتداری بیش نیستند و باید طبق رضای مالک اصلی عمل کنند.
۲- اگر انسان مالک مُلک نیست چرا با داشتن آن مغرور و با از دست دادنش مأیوس شود! «مالِکَ الْمُلْکِ»
۳- خداوند به هر کس که شایسته و لایق باشد، حکومت میدهد. همان گونه که به سلیمان، یوسف، طالوت و ذوالقرنین عطا نمود. «تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ»
۴- حکومت و حاکمیّت، دلبستگی آور است. «تَنْزِعُ الْمُلْکَ» «نزع» به معنای کندن است و نشانه یک نوع دلبستگی است.
۵- عزّت و ذلّت به دست خداست، از دیگران توقّع عزّت نداشته باشیم. «تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ»
۶- توحید در دعا و عبادت یک ضرورت است. «بِیَدِکَ الْخَیْرُ» در مناجات شعبانیه میخوانیم: «الهی بیدک لا بید غیرک زیادتی و نقصی».
۷- آنچه از اوست، چه دادنها وگرفتن ها، همه خیر است، گرچه در قضاوتهای عجولانه ی ما فلسفه ی آن را ندانیم. «بِیَدِکَ الْخَیْرُ»
۸- سرچشمه ی بدیها عجز و ناتوانی است. از کسی که بر هر کاری قدرت دارد چیزی جز خیر سر نمی زند. «بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ»
———-
[۱]: (طلاق، ۳)
[۱]: بحار، ج ۱۶، ص ۲۶۵.
باور به انتقام خدا از ظالمان
[سبک زندگی اسلامی براساس تفسیر نور - باور به انتقام خدا از ظالمان - صفحه ۱۶]
باور به انتقام خدا از ظالمان
فَلا تَحْسَبَنَّ اللهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللهَ عَزِیزٌ ذُو انتِقامٍ
مپندارید که خداوند وعده ای را که به پیامبرانش داده است تخلّف میکند، قطعاً خداوند شکست ناپذیر و صاحب انتقام است. (ابراهیم، ۴۷)
نکته ها:
انتقام گرفتنِ انسان همراه با کینه و تشفّی دل است، ولی انتقام الهی بر اساس عدل و حکمت و تأدیب است.
پیام ها:
۱- باید در لحظههای خطر ولغزش، هشدارهای لازم داده شود. «فَلا تَحْسَبَنَّ»
۲- تأخیر در امدادهای الهی، سبب تردید شما نشود. «فَلا تَحْسَبَنَّ»
۳- گرچه انسان عقل و فطرت دارد و مشورت هم میکند، امّا اگر وحی نباشد در فهم و برداشت گرفتار انحراف میشود. «فَلا تَحْسَبَنَّ»
۴- مهلتی که خداوند به کفّار و ستمگران میدهد، بر اساس یک سنّت و حکمت است نه از روی غفلت و تخلّف از وعدهها «فَلا تَحْسَبَنَّ اللهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ»
۵- خدایی که قدرت دارد چرا تخلّف کند؟ «إِنَّ اللهَ عَزِیزٌ ذُو انتِقامٍ»
باور به رحمت و مهر ورزی خدا
[سبک زندگی اسلامی براساس تفسیر نور - باور به رحمت و مهرورزی خدا - صفحه ۱۴]
باور به رحمت و مهرورزی خدا
وَ إِذا جاءَکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (انعام، ۵۴)
و هرگاه کسانی که به آیات ما ایمان دارند نزد تو آیند، پس بگو: سلام بر شما! پروردگارتان بر خودش رحمت را مقرّر کرده است که هر کس از شما از روی نادانی کار بدی انجام دهد و پس از آن توبه کند و خود را اصلاح نماید، پس قطعاً خداوند، آمرزنده و مهربان است.
نکته ها:
در شأن نزول آیه آمده است، جمعی گنهکار، خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم آمده و گفتند: ما خلافهای زیادی کرده ایم. حضرت ساکت شد. این آیه نازل شد.
در قرآن خداوند دو جا رحمت را بر خود لازم کرده است:
یکی برای دلگرم کردن مؤمنان در دنیا: «کَتَبَ ربّکم عَلی نَفْسِهِ
الرَّحْمَةَ»
و دیگری در آخرت: «کَتَبَ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ» [۱]
در حدیثی امام صادق علیه السلام فرمود: مراد از «جهالة» جهل به زشتی باطن گناه است که شامل همه گناهکاران میشود.
پیام ها:
۱- زیارت پیامبر، راه دریافت لطف خداست. «جاءَکَ… فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ کَتَبَ» البته ایمان زائر پیامبر، از شرایط دریافت لطف است. «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیاتِنا»
۲- رابطه رهبر و مردم، بر پایه انس و محبّت است. «إِذا جاءَکَ… فَقُلْ سَلامٌ… »
۳- بهترین عبارت تحیّت، «سلام علیکم» است. «فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ»
۴- تحقیر شدن مؤمنان را جبران کنید. (در برابر تحقیرشدن مؤمنان (در آیه قبل) خداوند به پیامبرش دستور میدهد به مؤمنان سلام کند. ) «فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ»
۵- «سلام»، شعار اسلام است و بزرگ و کوچک ندارد. «فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ»
۶- مربّی ومبلّغ، باید با برخوردی محبّت آمیز با مردم، به آنان شخصیّت دهد. «سَلامٌ عَلَیْکُمْ»
۷- اگر گناه از روی لجاجت و استکبار نباشد، توبه قابل پذیرش است. «مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ»
۸- خداوند، رحمت را بر خویش واجب کرده؛ «کَتَبَ… » ولی شرط دریافت آن، ایمان «عَمِلَ مِنْکُمْ» و عذرخواهی و توبه است. «ثُمَّ تابَ وَ أَصْلَحَ»
۹- توبه، تنها یک لفظ نیست، تصمیم و اصلاح هم میخواهد. «تابَ وَ أَصْلَحَ»
۱۰- عفو الهی همراه با رحمت است. «غَفُورٌ رَحِیمٌ» (گناهکار نباید مأیوس شود)
———-
[۱]: انعام، ۱۲.
گلابی...
شستن دستها...
طبیب اصلی خداوند است...
باور به علم آگاهی خدا بر اعمال
[سبک زندگی اسلامی براساس تفسیر نور - باور به علم آگاهی خدا بر اعمال - صفحه ۱۲]
باور به علم آگاهی خدا بر اعمال
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ. إِذْ یَتَلَقَّی الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِیدٌ. ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ (ق، ۱۶ _ ۱۸)
و همانا ما انسان را آفریده ایم و هرچه را که نفسش او را وسوسه میکند میدانیم و ما از شریان و رگ گردن به او نزدیک تریم (و بر او مسلّطیم). (یاد کن) آنگاه که دو فرشته (ملازم انسان) از راست و چپ، (به مراقبت) نشسته (اعمال آدمی را) دریافت میکنند. (انسان) هیچ سخنی به زبان نمی آورد، مگر آنکه در کنارش (فرشته ای) نگهبان حاضر و آماده (ثبت) است.
نکته ها:
«وسوسه» در لغت به معنای صدای آهسته و در اصطلاح، کنایه از افکار ناپسندی است که بر فکر و دل انسان میگذرد.
«ورید» از ریشه «ورود» به معنای رفتن به سراغ آب است. به شاهرگ که شاهراه گردش خون میان قلب و اعضای بدن است، «ورید» گفته اند.
تعبیر «قَعِیدٌ» کنایه از آن است که دو فرشته همواره با انسانند و در کمین او نشسته اند، نه آنکه دو فرشته در سمت راست و چپ انسان نشسته باشند.
«رَقِیبٌ» به معنای مراقب و ناظر، «عَتِیدٌ» یعنی آماده به خدمت، «سَکْرَةُ» حالتی که هوش و عقل از انسان زایل شود و «تَحِیدُ» عدول و فرار کردن است.
وحشت و اضطراب انسان در هنگام مرگ به قدری است که قرآن از آن به «سکرة الموت» تعبیر نموده است، چنانکه در قیامت نیز، هول دادگاه الهی، انسان را دچار چنان حالتی میسازد که به تعبیر قرآن: «تَرَی النَّاسَ سُکاری» مردم را همچون افراد مست، عقل پریده و بی اراده میبینی.
در میان اعضای بدن، زیر نظر بودن زبان بیان شد، شاید چون عمل زبان، از همه ی اعضا بیشتر، آسان تر، عمومی تر، عمیق تر، دائمی تر و پر حادثه تر است.
برای ارشاد منحرفان، این آیات، وجدان و عقل مردم را مخاطب قرار داده که مگر ما در آفرینش اول عاجز شدیم تا از آفرینش دوم بازمانیم.
مشابه جمله ی «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ»، این آیه است: «أَنَّ اللهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ» خداوند میان انسان و قلب او حایل میشود.
سرچشمه ی وسوسه، سه چیز است:
الف) نفس و خواهشهای نفسانی. «تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ»
ب) شیطان. «فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ»
ج) بعضی انسانها و جنّیان. «الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ»
علم خداوند به امور ما به دو علت است:
الف) آفریدگار ماست و خالق، مخلوق خود را میشناسد: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ»
ب) بر ما احاطه دارد. «نَعْلَمُ… وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ»
لذا علم خدا دقیق، گسترده و بی واسطه است.
ریشه ی شک در معاد دو چیز است:
الف) خدا از کجا میداند هر کس چه کرده و ذرّات او در کجاست؟
ب) از کجا میتواند دوباره بیافریند؟
این آیه به هر دو جواب میدهد:
او میتواند، چون قبلًا انسان را آفریده است. «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ»
او میداند، چون وسوسههای نادیدنی را هم میداند. «نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ»
توجّه به زیر نظر بودن انسان و ثبت کلیه اعمال او و توجّه به لحظه مرگ و حضور در قیامت، هشداری بزرگ و زمینه ساز تقوای الهی است.
توجّه به تعدّد ناظران و شاهدان، در نحوه ی عملکرد انسان مؤثّر است و هر چه شاهد و ناظر بیشتر باشد، انگیزه برای کار نیک و دوری از گناه بیشتر میشود. «عَنِ الْیَمِینِ… عَنِ الشِّمالِ… رَقِیبٌ عَتِیدٌ»
پیام ها:
۱- اگر میخواهید عقیده ای سالم داشته باشید باید وسوسهها را از
خود دور کرده و نفس خود را اصلاح کنید. (انکار قیامت (در آیه قبل) به خاطر آن است که خود را از وسوسهها پاک نکرده اید. ) «وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ»
۲- علم و احاطه ی خداوند به بشر، در طول حیات اوست. «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ»
۳- با این که خداوند متعال، خود شاهد بر اعمال و افکار انسان است، امّا تشکیلات الهی حساب و کتاب دارد و فرشتگانی دائماً مشغول ثبت اعمال هستند. «إِذْ یَتَلَقَّی الْمُتَلَقِّیانِ»
۴- میان فرشتگان، تقسیم کار وجود دارد. (بر اساس روایات، فرشته یمین کارهای خیر را مینویسد و فرشته شمال، کارهای بد و شرّ را. [۱] ) «الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِیدٌ»
۵- انسان، نه فقط در برابر کردار، بلکه در برابر گفتار خود مسئول است و مورد محاسبه قرار میگیرد. «ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ»
۶- نظارتی دارای اعتبار و ارزش است که همه چیز را به طور کامل زیر نظر داشته باشد. «عَنِ الْیَمِینِ… عَنِ الشِّمالِ… رَقِیبٌ عَتِید»
———-
[۱]: تفسیر نور الثقلین.
خداباوری
[سبک زندگی اسلامی براساس تفسیر نور - خداباوری - صفحه ۱۱]
خداباوری
باور به وجود خدا
یا أَیُّهَا النَّاسُ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللهِ عَلَیْکُمْ هَلْ مِنْ خالِقٍ غَیْرُ اللهِ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّی تُؤْفَکُونَ [۱]
ای مردم! نعمتهایی را که خداوند به شما عطا کرده یاد کنید، آیا جز خداوند، آفریدگاری است که از آسمان و زمین به شما روزی دهد؟ جز او معبودی نیست. پس چگونه از حقّ به سوی باطل بازگردانده میشوید.
پیام ها:
۱- همه را به اندیشه در نعمتهای الهی دعوت کنیم. «یا أَیُّهَا النَّاسُ»
۲- بهترین راه شناخت خداوند، توجّه به نعمتهای اوست. «اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللهِ»
۳- سؤال، کلید بیدار کردن و هشدار دادن است. هَلْ مِنْ خالِقٍ…
۴- هم آغاز و پیدایش هستی از اوست و هم بقا و تداوم آن. «خالِقٍ- یَرْزُقُکُمْ»
۵- رازق اوست، ولی از طریق اسباب طبیعی رزق میدهد. «یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ»
۶- قبل از هشدار، توبیخ معنا ندارد. هَلْ مِنْ خالِقٍ… فَأَنَّی تُؤْفَکُونَ
۷- هر راهی غیر توحید، بی راهه است. «فَأَنَّی تُؤْفَکُونَ»
۸- مبادا رزق خدا را بخوریم و به غیر او رو کنیم. «یَرْزُقُکُمْ… فَأَنَّی تُؤْفَکُونَ»
۹- فطرت انسان خداگر است، عوامل بیرونی، اسباب انحراف او میشود. «تُؤْفَکُونَ»
———-
[۱]فاطر، 3
نسخه زندگی در بلاد کفر...
[سبک زندگی اسلامی براساس تفسیر نور - قرآن کتاب زندگی - صفحه ۵]
نسخه زندگی مسلمانان در بلاد کفر را باید در داستان اصحاب کهف جستجو کنیم.
نسخه تعطیلات چندماهه تابستان را میتوان در آیه «لایلاف
قریش» جستجو کنیم.
نسخه ساخت و ساز محکم و چند قرنی را باید در سد ذوالقرنین جستجو کنیم.
ما باید قرآن را کتاب علم بدانیم، نه فقط کتاب تبرّک و مقدس.
به دلیل آیه «آیات للسائلین» باید پاسخ سؤالات خود را از قرآن دریافت کنیم.
به دلیل آیه «لونها تسرُّ الناظرین» میفهمیم که انواع رنگها در روحیهها اثرات مختلفی دارند.
به دلیل سفارش به تدبر در طول تاریخ، میفهمیم نباید به تفسیرهای موجود قناعت کنیم، بلکه باید ضمن مطالعه آنها، خودمان نیز برای مشکلات فردی و اجتماعی از قرآن نسخه بپیچیم. »
سبک زندگی اسلامی براساس تفسیر نور
[سبک زندگی اسلامی براساس تفسیر نور - قرآن کتاب زندگی - صفحه ۵]
قرآن کتاب زندگی
بسم الله الرَّحمن الرَّحیم
«أفَبِهذا الحَدیثِ أنتُم مُدهِنون»
«آیا میدانید به ما دستور داده اند که هرگاه فتنهها مانند پارههایی از شب تاریک به شما روی آورد، به قرآن پناه ببرید.
آیا میدانید مثال ما مثال بیماری است که به جای مصرف دارو مشغول چیدن و تنظیم انواع قرص هاست؟!
آیا میدانید مثال ما مثال مهمانی است که به جای گوش دادن به سخن صاحب خانه، به نقش و نگار در و پنجره توجه میکند؟!
آیا میدانید توجه به کتاب مخلوق بیش از کتاب خالق است؟!
آیا میدانید به آیه «خُذِ الکتاب بقوّة» عمل نکرده ایم؟!
آیا میدانید عظمت ماه رمضان به روزه نیست، بلکه به نزول قرآن است!
سروران گرامی:
باید همه بپا خیزیم و برای خدا و شادی دل رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و چشیدن مزه قرآن و چشاندن آن مزه به دیگران، نهضتی ایجاد کنیم.
عقب ماندگیها و کمبودها را با تمسک به قرآن جبران کنیم.
برای بهبود وضع اقتصادی باید به سراغ قرآن برویم. زیرا میفرماید: اگر مردم کتاب آسمانی را بپادارند، برکات از آسمان و زمین برآن میبارد.
بخشش به دیگران
آیا شده تا حالا یکبار حضرت مهدی از اعمال ما راضی باشه؟؟؟
فضیلت دعای عهد
[چگونه امام زمان علیه السلام را یاری کنیم ؟ - فضيلت دعاى عهد - صفحه۱]
دعاى عهد از حضرت امام صادق عليه السلام روايت شده و آن جناب فرمودند: هركس چهل بامداد اين دعا را بخواند از ياوران حضرت قائم عليه السلام خواهد بود و اگر پيش از ظهور آن حضرت از دنيا برود، خداوند متعال او را زنده خواهد كرد تا در ركاب آن حضرت جهاد نمايد و به شماره هر كلمه از اين دعا پاداش هزار كار پسنديده برايش نوشته مى شود و هزار كار ناپسند از پرونده او محو مى گردد.