وظیفه سوم: انتظار، یاد و محبت
[وظایف منتظران - انتظار، ياد ومحبت - صفحه۷]
انتظار، ياد ومحبت
انتظار
همانند كسي كه در پيِ شب يلدايي، خسته از ظلمت و تيرگي، چشم به افق دوخته و دميدن خورشيد را آرزو ميكند.
همانند كسي كه در بياباني بي انتها سرگردان مانده، تنها و وحشتزده رهنمايي را ميطلبد.
همانند كسي كه پس از تشنگيهاي بسيار، با پنجههايي دردمند، زمين را كنده و در آرزوي جوشش آبي گوارا«له له» ميزند.
همانند كسي كه در قحط سال بي باران، در كنار مزرعة عطش زده اش، به اميد پديدار گشتنِ ابر رحمت ديده، به كرانههاي آسمان چشم دوخته است.
همانند كسي كه در حين بالا رفتن از كوهي، پايش لغزيده و دست به سنگي گرفته و كمك دهنده اي را
فرياد ميزند.
همانند كسي كه در كنار بستر بيماري عزيز، ترسان از جان دادن او، ورود طبيبي درد آشنا را لحظه شماري ميكند.
بايد انتظار كشيد، بايد ديده به راه امام زمان-عليه السّلام- بود، بايد هر صبح و شام چشم انتظار فرج ماند.