سلونی قبل ان تفقدونی
[سیره عملی اهل بیت علیهم السلام: حضرت امام حسین علیه السلام - امام حسين و ساير پيشوايان - صفحه۳۰]
أصبع بن نباته ميگويد: اميرالمؤمنين علي عليه السلام كه در بالاي منبر مشغول به صحبت و خطابه بود كه فرمود:
«سَلوني قبلَ اَن تَفقِدوني فَوَ الله لا تَسألوني عن شيئٍ مَضي و لا عَن
ص: ۳۰
شيءٍ يَكُونَ إلاَّ نَبَأتُكُم بِهِ».
از من بپرسيد پيش از آنكه مرا نيابيد پس به خدا سوگند كه هر چه سؤال كنيد از خبرهاي گذشته و آينده به تحقيق شما را پاسخ خواهم گفت.
سعد بن أبي وقاص از جا برخاست و گفت: يا اميرالمؤمنين،
أخبرنى كشم في رَأسى وَ لِحيَتى مِن شَعرََةٍ؟.
مرا باخبر كن كه در سر و صورت من چند مو هست؟!
اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: سوگند به خدا چيزي را از من پرسيدي كه قبلا خليل من رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم به من فرموده بود كه تو اين سؤال را از من خواهي كرد و مرا مطلع ساخت كه چند مو در سر و صورت تو هست و خبر داد كه در بن و ريشه هر موي تو شيطاني است كه ترا گمراه ميكند.
«وَ إِنَّ في بَيتِكَ لَسَخلاً يَقْتُلُ الحُسَين إبني، و عمر بن سعد يَومَئِذٍ يَدرِجُ بَينَ يَدَيهِ».
و در خانه تو فرزندي هست كه فرزند من حسين را شهيد خواهد كرد. در همان موقع عمر بن سعد لعنة الله عليه تازه به راه افتاده بود. [۱]
———-
[۱]: اعلام الوري، ص ۱۸۶
ارسال شده توسط بازار کتاب