امیرالمومنین تنها کفو فاطمه علیها سلام:
[سیره عملی اهل بیت علیهم السلام: حضرت فاطمه علیها السلام - انتخاب همسر - صفحه۲۱]
اميرالمؤمنين علي عليه السلام تنها كفو فاطمه عليهاالسلام:
امام صادق عليه السلام فرمود:
«لولا ان الله تعالي خلق اميرالمؤمنين لم يكن لفاطمه كفو علي وجه الارض آدم فمن دونه» [۱] .
اگر خداوند تبارك و تعالي اميرالمؤمنين علي عليه السلام را خلق نمي كرد از حضرت آدم تا آخرين انسان روي زمين كسي همتا و كفو فاطمه نبود.
و البته اين بدان جهت است كه مسئله ازدواج علي عليه السلام نيز با فاطمه عليهاالسلام از جانب پروردگار تعيين شده و شخص رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم نيز مامور باين امريّه بوده است. و بهمين جهت همه ي خواستگاران پاسخ رد شنيدند و به اكثر آنهائي كه داوطلب ازدواج با حضرت فاطمه عليهاالسلام بودند از ناحيه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم
ص: ۲۲
جواب ميشود كه: «انتظر امر الله فيها» منتظر فرمان خدايم.
و بالاخره انتطار سرآمد و پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:
«آتاني ملك فقال يا محمد ان الله يقرا عليك السلام و يقول لك اني فد زوجت فاطمه ابنتك من علي بي ابيطالب في الملاء الاعلي فزوجها منه في الارض» [۱] .
فرشته اي به نزد من آمد و گفت اي محمد صلي الله عليه و آله و سلم خداوند تو را سلام ميرساند و ميگويد من دخترت فاطمه را در آسمانها به همسري علي بن ابيطالب درآوردم تو هم در زمين اينكار را انجام بده.
در حديث ديگر نقل شده كه رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:
«يا علي ان الله امرني ان اتخذك صهرا» [۲] .
اي علي: خداوند مرا امر كرده كه تو را به دامادي خود انتخاب كنم. يك روز اميرالمؤمنين علي عليه السلام بنابر پيشنهاد عده اي از مردم و تشويق و ترغيب آنها تصميم به خواستگاري حضرت زهراء عليهاالسلام گرفت و خود را آماده كرد تا به محضر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم شرفياب شود. پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم در خانه نشسته بود كه ناگهان در باز شد و علي عليه السلام سلام كرده در حضور آن حضرت نشست. در اين مورد راوي حديث خود اميرالمؤمنين عليه السلام است، ميفرمايد:
فلما رآني رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم ضحك ثم قال: ما جاء بك يا ابالحسن حاجتك؟ »
همين كه رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم مرا ديد خندان شد و فرمود: اي ابالحسن به چه منظوري آمده اي؟ حاجتت را بيان كن. علي عليه السلام ميفرمايد: از آنجا كه رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم ابهت خاصي داشت من نتوانستم حاجتم را بگويم و سكوت كردم، پيغمبر كه چنان ديد، خود به سخن آمده و فرمود:
«لعلك جئت تخطب فاطمه» شايد به خواستگارن فاطمه آمده اي. عرض كردم آري.
ص: ۲۳
«فقال يا علي انه فد ذكرها قبلك رجال فذكرت ذلك لها فرايت الكراهه في وجهها، ولكن علي رملك حتي اخرج اليك».
پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: يا علي پيش از تو مردان ديگري هم به خواستگاري او آمدند ولي من گاهي كه با خود فاطمه در ميان گذاشتم چنين احساس كردهام كه موافق نبوده و روي خوش نشان نداده است. اينك تو در جاي خود باش تا من بازگردم.
رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم برخاست و به درون خانه و پيش فاطمه عليهاالسلام رفت. حضرت زهرا عليهاالسلام جلو رفت عباي پدر را از دوشش برداشت و نعلينهاي او را به كناري گذارد و سپس آب آورد دست و روي و پاهاي مباركش را شست و آنگاه پيش روي پدر نشست.
«فقال لها: يا فاطمه فقالت لبيك لبيك حاجتك يا رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم؟ »
رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فاطمه را صدا زد و با جمله ي لبيك لبيك پاسخ دختر گرامي را شنيد.
سپس فرمود: اي فاطمه: علي بن ابيطالب كسي است كه خوبي، نزديكي و فضيلت و سابقه اش را در اسلام ميداني، و من از پروردگار خود خواستهام كه تو را به همسري بهترين خلق خود و محبربترين آنها در پيشگاه او درآورد و اكنون كه وي به خواستگاري تو آمده نظر تو در اين باره چيست؟
فاطمه سر به زير انداخت و چيزي نگفت: اما مانند دفعات قبل آثار ناراحتي در چهره اش ديده نشد. رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم از جا برخاست و فرمود:
«الله اكبر سكوتها اقرارها» الله اكبر سكوت فاطمه نشانه ي رضايت و پذيرش اوست.
«فاتاه جبرئيل عليه السلام فقال: يا محمد زوجها علي بن ابيطالت فان الله قد رضيها له و
ص: ۲۴
رضيه لها» [۱] .
و به دنبال آن جبرئيل نازل شد و گفت اي محمد: فاطمه را به عقد علي بن ابيطالب درآور زيرا كه خداوند به اين ازدواج راضي است.
———-
[۱]: بحار ج ۴۳ ص ۱۰۷
[۱]: احقاق الحق ج ۶ ص ۶۱۷.
[۲]: احقاق الحق ج ۶ ص ۶۱۶.
[۱]: بحار الانوار ج ۴۳ ص ۹۳.
ارسال شده توسط بازار کتاب