در هنگام خروج از مکه به عراق چنین فرمود:
[سیره عملی اهل بیت علیهم السلام: حضرت امام حسین علیه السلام - هشتم ذي الحجه - صفحه۴۹]
و در هنگام خروج از مكه به عراق چنين فرمود:
«خُطَّ المَوتُ علي وُلدٍ آدَمَ مَخَطَّ القَلادَةِ علي جِيدِ الفَتاهِ و ما أولِهَني الي أشلافي اشتَياقَ يَعقوُبَ إلي يُوسُفَ و خُيِّرَ لي مَصرَعٌ أنا لاقيهِ، كَانِّي بِأوصالي تَتَقَطَّعُها عُسلانُ الفَلواتِ بينَ النَّواويس و كربلا، فَيَملأَنَّ منِّي أكراشاً جُوفاً، و أجرِيَةً سُغباً». [۱]
مرگ بر فرزندان آدم، به مثابة گردنبند برگردن دختر جوان بسته شده است. و چه بسيار در آرزو و اشتياق ملاقات و ديدار رفتگان از خاندان خود هستم، همانند اشتياقي كه يعقوب به ديدار يوسف داشت. و براي من جايي معين و انتخاب شده است كه بايد پيكر من در آنجا بيفتد و من بايد به آنجا برسم. گويا من ميبينم كه بند بند مرا گرگان بيابان بين نواويس و كربلا از هم جدا ميسازند، و به واسطة من شكمهاي خود را سير ميكنند.
———-
[۱]: مقتل خوارزمي، ص ۵ و نفس المهموم، ص ۱۰۰
ارسال شده توسط بازار کتاب