همینکه به نینوا و شط فرات رسیدیم
[سیره عملی اهل بیت علیهم السلام: حضرت امام حسین علیه السلام - امام حسين و ساير پيشوايان - صفحه۲۹]
ابن عباس ميگويد: يك روز هم در جنگ صفين همراه اميرالمؤمنين علي عليه السلام بودم، همينكه به نينوي و شط فرات رسيديم علي عليه السلام با صداي بلند فرمود:
«يَابنَ عَبّاس أتَعرِفُ هذا المَوضِع؟ قلت له: ما اَعرِفُهُ يا اميرَالمُؤمنين فَقال عليه السلام لَو عَرَفتَهُ كَمَعرِفَتي لَم تكُن تجوزُه حتي تَبكي كَبُكائي».
اي پسر عباس آيا اين مكان را ميشناسي؟ عرض كردم نمي شناسم يا اميرالمؤمنين! فرمود: اگر مثل من آشناي به اين مكان بودي از آن نمي گذشتي مگر آنكه همانند من اشك بريزي.
ابن عباس ميگويد ديدم كه آنقدر علي عليه السلام گريه كرد تا جايي كه از محاسن شريفش بر سينه اش ميريخت، ما نيز با او گريه كرديم سپس فرمود: «أوه أوه مالي و لآلِ أبُوسفيان؟ مالي و لآل حَرب حِزبُ الشَّيطان؟ و اَولياء الكُفر؟ صَبراً يا أبا عَبدِالله فَقَد لَقِيَ أبوكَ مِثلُ الَّذي تَلقي مِنهُم). [۲]
واي و واي مرا با آل ابوسفيان چكار؟ مرا با آل حرب و حزب شيطان و رهبران كفر چكار؟ پسرم، حسين جان صبر كن پدرت نيز همانند تو به مصائبي مبتلا خواهد شد.
———-
[۲]: بحار، ج ۴۴، ص ۲۵۲
ارسال شده توسط بازار کتاب